۳۶۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۷

باد سهند بین که : برین مرغزارها
چون می‌کند ز نرگس و لاله نگارها؟

در باغ رو، که دست بهار از سر درخت
بر فرقت از شکوفه بریزد نثارها

ساقی، میان ببند که هنگام عشرتست
می در پیالها کن و گل در کنارها

نتوان شکایت ستم روزگار کرد
گر من درین حدیث کنم روزگارها

وقتی من اختیار دلی داشتم به دست
عشق آمد و ز دست ببرد اختیار ها

گر بر دل تو هست غباری ز داغ غم
بنشین، که جام می بنشاند غبارها

تا این بهار نامه بود، هیچ مجلسی
بی‌یاد اوحدی نبود در بهارها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.