۳۱۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۱

یا بدان رخ نظری بایستی
یا از آن لب شکری بایستی

یا مرا در غم و اندیشهٔ او
چون دل او دگری بایستی

نیست از دل خبرم در غم او
از دل او خبری بایستی

مدتی تخم وفا کاشته شد
بجز امید بری بایستی

آخر این تیره شب عیش مرا
سالها شد سحری بایستی

یارب این یارب بی‌فایده چیست
آخر این را اثری بایستی

رشتهٔ صحبت ما را پس از این
به از این پا و سری بایستی

همه بگذاشتم آخر به دلش
انروی را گذری بایستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.