۳۳۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۴

آخر به مراد دل رسیدیم
خود را و ترا به هم بدیدیم

از زلف تو تابها گشادیم
وز لعل تو شربها چشیدیم

بی‌آنکه فراق هم‌نفس بود
با تو نفسی بیارمیدیم

بر دست تو توبها شکستیم
بر تن ز تو جامها دریدیم

ناز تو به طبع دل ببردیم
راز تو به گوش جان شنیدیم

با ما به زبان رسم و عادت
زرقی که فروختی خریدیم

سر بر خط عهد تو نهادیم
خط گرد زمانه درکشیدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.