۲۸۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۸

طاقتم در فراق تو برسید
صبر یکبارگی ز من برمید

تا گرفتار عشق شد جانم
بر دلم باد خرمی نوزید

چرخ بر روزنامهٔ عمرم
همه گویی نشان هجر کشید

عقل کوشید با غمت یک‌چند
عاقبت هم طریق عجز گزید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.