۳۲۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۵

گر وفا با جمال یار کند
حلقه در گوش روزگار کند

ماه دست از جمال بفشاند
گر بر این پای استوار کند

نازها می‌کند جفا آمیز
ور بنالم یکی هزار کند

با چنین اعتماد بر خوبی
نکند ناز پس چه کار کند

چشمش از بیشه‌ها جفا داند
زلفش از کارها شکار کند

این دعا خوش بر آستین بندد
وین سزا نیک در کنار کند

دل و دینم ببرد و سود کنم
گر بر این مایه اختصار کند

بارکش انوری که یارگر اوست
زین بتر صد هزار بار کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.