۳۲۹ بار خوانده شده
با روی دلفروزت سامان بنمیماند
با زلف جهانسوزت ایمان بنمیماند
در ناحیت دلها با عشق تو شد والی
جز شحنهٔ عشقت را فرمان بنمیماند
زین دست عمل کاکنون آورد غم عشقت
آن کیست که در عشقت حیران بنمیماند
در حقهٔ جان بردم غم تا بنداند کس
هرچند همی کوشم پنهان بنمیماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
با زلف جهانسوزت ایمان بنمیماند
در ناحیت دلها با عشق تو شد والی
جز شحنهٔ عشقت را فرمان بنمیماند
زین دست عمل کاکنون آورد غم عشقت
آن کیست که در عشقت حیران بنمیماند
در حقهٔ جان بردم غم تا بنداند کس
هرچند همی کوشم پنهان بنمیماند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.