۳۲۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۹

نه چو شیرین لبت شکر باشد
نه چو روشن رخت قمر باشد

با سخنهای تلخ چون زهرت
عیش من خوشتر از شکر باشد

تو به زر مایلی و نیست عجب
میل خوبان همه به زر باشد

کار عاشق به سیم گردد راست
عشق بی‌سیم دردسر باشد

دایم از نیستی عشق توام
هر دو لب خشک و دیده تر باشد

در فراق تو عاشقان ترا
همه شبهای بی‌سحر باشد

عشق و افلاس در مسلمانی
صد ره از کافری بتر باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.