۲۹۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۶

دست در وصل یار می‌نرسد
جز غمم زان نگار می‌نرسد

عشق را گرچه آستانه بسیست
هیچ در انتظار می‌نرسد

از شمار وصال دوست مرا
جز غم بی‌شمار می‌نرسد

در غم هجر صبر من برسید
دل به مقصود کار می‌نرسد

چند در انتظار خواهی ماند
خبر وصل یار می‌نرسد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.