۳۵۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۶

تا ماه‌رویم از من رخ در حجیب دارد
نه دیده خواب یابد نه دل شکیب دارد

هم دست کامرانی دل از عنان گسسته
هم پای زندگانی جان در رکیب دارد

پندار درد گشتم گویی که در دو عالم
هرجا که هست دردی با من حسیب دارد

بفریفت آن شکر لب ما را به عشوه آری
بس عشوه‌های شیرین کان دلفریب دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.