۳۵۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۱

یار گرد وفا نمی‌گردد
حاجتی زو روا نمی‌گردد

ما به گرد درش همی گردیم
گرچه او گرد ما نمی‌گردد

یک زمان صحبت جدایی یار
از بر ما جدا نمی‌گردد

هیچ شب نیست تا ز خون جگر
بر سرم آسیا نمی‌گردد

مبتلاام به عشق و کیست که او
به غمش مبتلا نمی‌گردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.