۳۲۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۹

بی‌مهر جمال تو دلی نیست
بی‌مهر هوای تو گلی نیست

بگذشت زمانه وز تو کس را
جز عمر گذشته حاصلی نیست

تا از چه گلی که از تو خالی
در عالم آب و گل دلی نیست

در دایرهٔ جهان محدث
چون حادثهٔ تو مشکلی نیست

در تو که رسد که در ره تو
جز منزل عجز منزلی نیست

در بحر تحیر تو پایاب
کی سود کند که ساحلی نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.