۳۱۸ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۵۵

آن دل که ز دیده اشک خون راند رفت
و آن جان که وجود بر تو افشاند رفت

تن بی‌دل و جان راه تو نتواند رفت
اسبی که فکند سم کجا داند رفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.