۳۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶ - قصیده

تا دل من دل به قناعت نهاد
ملک جهان را به جهان بازداد

دفتر آز از بر من برگرفت
مصحف عزلت عوض آن نهاد

خسرو خرسندی من در ربود
تاج کیانی ز سر کیقباد

نیز فریبم ندهد طمع و جمع
نیز حجابم نشود بود و باد

تا چه کند مرد خردمند، آز
تا چه کند باشهٔ چالاک، باد

این همه هست و سبکی عمر من
رفت و مرا تجربه‌ها اوفتاد

کافرم ار ز آدمیان دیده‌ام
هیچ کسی مردم و مردم نهاد

این نکت از خاطر خاقانی است
شو گهری دان که ز خورشید زاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵ - در بی‌اعتنایی به دنیا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷ - در مرثیهٔ سپهبد کیالواشیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.