۳۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۲

دوست داری که دوستدار کشی
هر دلی را هزار بار کشی

تو گرفتار عشق را ز نهان
دم دهی پس به آشکار کشی

رشتهٔ جان سیه کنی چون شمع
عاشقی را که شمع‌وار کشی

ما چراغ تو و تو آتش و باد
گر یکی برکنی هزار کشی

کیسه لاغر شده، چه سیم کشی
صید فربه شده چه زار کشی

جام پر بر دهی به مجلس می
غمگنان را به غم‌گسار کشی

خنده را گو که سر مبر به شکر
چند شیران مرغزار کشی

غمزه را گو که خون مریز به سحر
چند مردان روزگار کشی

تشنهٔ عشق را به جستن آب
غرقه در آب انتظار کشی

دولت عشق یار خاقانی است
تو همه دولتی که یار کشی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.