۳۵۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۲۱

روز دانش به ازین بایستی
آسمان مرد گزین بایستی

رفته چون رفت طلب نتوان کرد
چشم ناآمده بین بایستی

پیش‌گاه ستم عالم را
داور پیش نشین بایستی

کیسهٔ عمر سپردیم به دهر
دهر غدار امین بایستی

گر به اندازهٔ همت طلبم
فلکم زیر نگین بایستی

سایه‌ای ماند ز من، من غلطم
هستی سایه یقین بایستی

ناله گر سوی فلک رفت رواست
سایه باری به زمین بایستی

نیست صیادی و عالم پر صید
صید را شیر عرین بایستی

کار خاقانی هم به بتر است
کار گیتی به از این بایستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.