۳۶۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۳

رخت تمنای دل بر در عشاق نه
تخت شهنشاه عشق بر سر آفاق نه

قفل که بر لب نهی از لب معشوق ساز
پای که از سر کنی در صف عشاق نه

زخم که جانان زند همسر مرهم شناس
زهر که سلطان دهد همبر تریاق نه

طاق پذیر است عشق جفت نخواهد حریف
بر نمط عشق اگر پای نهی طاق نه

دیدهٔ تو راست نیست لاف یکی بین مزن
صورت تو خوب نیست آینه بر طاق نه

عالم زراق را سغبه مشو چون شدی
هر دو جهان مردوار بر کف زراق نه

از سر حد وجود بگذر خاقانیا
با عدم ار عاشقی دست به میثاق نه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.