۳۸۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱۶

بر سریر نیاز می‌غلطم
بر چراگاه ناز می‌غلطم

خوش خوش آید مرا که پیش درت
به سر خاک باز می‌غلطم

پیش زخم تو کعبتین کردار
بر بساط نیاز می‌غلطم

زیر دست غم تو مهره صفت
در کف حقه باز می‌غلطم

تو مرا می‌کشی به خنجر لطف
من در آن خون به ناز می‌غلطم

پس مرا خون دوباره می‌ریزی
من به خونابه باز می‌غلطم

از پی سجدهٔ رخ تو چنان
عابدان در نماز می‌غلطم

بر سر سنبل رخ تو چنانک
آهوان در طراز می‌غلطم

بر سر آتش غمت چو سپند
با خروش و گداز می‌غلطم

تو کشان زلف و من چو گربه بر آن
سنبل دل نواز می‌غلطم

پیش زلفت چو کبک خسته جگر
زیر چنگال باز می‌غلطم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.