۳۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۲

خیز و به ایام گل بادهٔ گلگون بیار
نوبت دی فوت شد نوبت اکنون بیار

دست مقامر ببوس نقش حریفان بخواه
بزم صبوحی بساز نزل دگرگون بیار

شاهد دل ناشتاست درد زبان گز بده
مطرب جان خوش نواست نغمهٔ موزون بیار

شرط صبوحی بود گاو زر و خون رز
خون سیاوش بده، گاو فریدون بیار

پیش که یاوه شوند خرد وشاقان چرخ
بر بر گل عارضان ساغر گلگون بیار

باده به کم کاسگان تا خط بغداد ده
بهر لب خاصگان یک دو خط افزون بیار

غصهٔ ایام ریخت خون چو خاقانیی
شو دیت خون او زان می چون خون بیار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.