۳۹۴ بار خوانده شده

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴

ای باز کرده چشم و دل خفته را ز خواب،
بشنو سؤال خوب و جوابی بده صواب:

بنگر به چشم دل که دو چشم سرت هگرز
دیده‌است چشمه‌ای که درو نیست هیچ آب

چشمه است و آب نیست، پس این چشمه چون بود؟
این نکته‌ای است طرفه و بی‌هیچ پیچ و تاب

گاهی پدید باشد و گاهی نهان شود
دادم نشانی‌ای به مثل همچو آفتاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.