۴۷۳ بار خوانده شده

غزل ۳۰۳

برو که با دل پر درد و روی زرد بیایم
اگر چو باد روی تند همچو گرد بیایم

هزار مرحله دورم فکند چرخ ز کویت
به جستجوی تو چون گرد باد فرد بیایم

مکن مکن که پشیمان شوی چو بر سر راهت
به عزم داد دل پر ز داغ و درد بیایم

به سوی ملک عدم گر چه از جفای تو رفتم
اگر به لطف بگویی که باز گرد بیایم

مگو نیامده‌ای سوی ما بگو که چگونه
به صحبتی که مرا کس طلب نکرد، بیایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۰۲
گوهر بعدی:غزل ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.