۳۳۳ بار خوانده شده

غزل ۳۰۲

جان رفت و ما به آرزوی دل نمی رسیم
هر چند می‌رویم به منزل نمی‌رسیم

برقیم و بلکه تندتر از برق و رعد نیز
وین طرفه تر که هیچ به محمل نمی‌رسیم

لطف خدا مدد کند از ناخدا چه سود
تا باد شرطه نیست به ساحل نمی‌رسیم

در اصل حل مسأله عشق کس نکرد
یا ما بدین دقیقهٔ مشکل نمی‌رسیم

وحشی نمی‌رسد ز رهی آن سوار تند
کش از ره دگر ز مقابل نمی رسیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۰۱
گوهر بعدی:غزل ۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.