۳۶۶ بار خوانده شده

غزل ۲۸۴

نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم
آن خط غلامی که ندادیم دریدیم

در دست نداریم به جز خار ملامت
زان دامن گل کز چمن وصل نچیدیم

این راه نه راهیست عنان بازکش ای دل
دیدی که درین یک دو سه منزل چه کشیدیم

مانند سگ هرزه رو صید ندیده
بیهوده دویدیم و چه بیهود دویدیم

وحشی به فریب همه کس می‌روی از راه
بگذار که ما ساده دلی چون تو ندیدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۸۳
گوهر بعدی:غزل ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.