۳۴۵ بار خوانده شده
گرد سر تو گردم و آن رخش راندنت
واندست و تازیانه و مرکب جهاندنت
شهری به ترکتاز دهد بلکه عالمی
ترکانه برنشستن و هر سو دواندنت
پیش خدنگ پرکش ناز تو جان دهم
وان شست باز کردن و تا پر نشاندنت
میرم به آن عتاب که گویا سرشتهاند
صد لطف با ادای تعرض رساندنت
طرز نگاه نازم و جنبیدن مژه
وان دامن کرشمه به مردم فشاندنت
وحشی اگر تو فارغی از درد عشق ، چیست
این آه و ناله کردن و این شعر خواندنت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
واندست و تازیانه و مرکب جهاندنت
شهری به ترکتاز دهد بلکه عالمی
ترکانه برنشستن و هر سو دواندنت
پیش خدنگ پرکش ناز تو جان دهم
وان شست باز کردن و تا پر نشاندنت
میرم به آن عتاب که گویا سرشتهاند
صد لطف با ادای تعرض رساندنت
طرز نگاه نازم و جنبیدن مژه
وان دامن کرشمه به مردم فشاندنت
وحشی اگر تو فارغی از درد عشق ، چیست
این آه و ناله کردن و این شعر خواندنت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۱۰۵
گوهر بعدی:غزل ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.