۳۳۰ بار خوانده شده

غزل ۷۸

خنده‌ات برما و بر داغ دل درمانده چیست
گریه‌ات بر حال ماگر نیست باری خنده چیست

از قدح نوشیدن پنهانیش با دیگران
گر نمی‌داند که آگاهم چنین شرمنده چیست

از نکو خواهیست با او پند مهرآمیز من
ورنه از این گفت و گو سود و زیان بنده چیست

محتسب در جستن می پردهٔ ما می‌درد
مدعایش دیگر از این جستجوی گنده چیست

سال نو آمد غم بیهوده خوردن خوب نیست
می بخور وحشی خدا داند که در آینده چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۷
گوهر بعدی:غزل ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.