۲۹۷ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۹۲

چون دید مرا رخانش چون گل بشکفت
آن دیدهٔ نیمخوابش از شرم بخفت

گفتا که مخور غم که شوی با ما جفت
قربان چنان لب که چنان داند گفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.