۳۵۷ بار خوانده شده
گرچه از جمع بی نیازانیم
عاشق عشق و عشقبازانیم
منصف منصف خراباتیم
کعبهٔ کعبتین بازانیم
گاه سوزان در آتش عشقیم
گاه از سوز رود سازانیم
همچو مرغ از قفس شکسته شدیم
همچو شمع از هوس گدازانیم
گر چه کبکیم در ممالک خویش
مانده در جستجوی بازانیم
مرغزار وصال یافتهایم
چون سنایی درو گرازانیم
زاهدا خیز و در نماز آویز
زان که ما خاک بینیازانیم
گر تو از طوع و طاعه مینازی
ما همیشه ز شوق نازانیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
عاشق عشق و عشقبازانیم
منصف منصف خراباتیم
کعبهٔ کعبتین بازانیم
گاه سوزان در آتش عشقیم
گاه از سوز رود سازانیم
همچو مرغ از قفس شکسته شدیم
همچو شمع از هوس گدازانیم
گر چه کبکیم در ممالک خویش
مانده در جستجوی بازانیم
مرغزار وصال یافتهایم
چون سنایی درو گرازانیم
زاهدا خیز و در نماز آویز
زان که ما خاک بینیازانیم
گر تو از طوع و طاعه مینازی
ما همیشه ز شوق نازانیم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.