۳۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۹

سر بر خط عاشقی نهادیم
در محنت و رنج اوفتادیم

تن را به بلا و غم سپردیم
دل را به امید عشق دادیم

غمخواره شدیم در ره عشق
وز خوردن غم همیشه شادیم

قصه چکنم که در ره عشق
با محنت و غم جنابه زادیم

در حضرت عشق خوبرویان
بر تارک سر بایستادیم

بی درد چو بد سنایی از عشق
از جستن این حدیث بادیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.