۳۵۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۷

از همت عشق بافتوحم
پا بستهٔ عشق بلفتوحم

بربود ز بوی زلف عقلم
بفزود ز آب روی روحم

از موی سیاه اوست شامم
وز روی نکوی او صبوحم

یک بوسه ازو بیافتم بس
آن بود ز عشق او فتوحم

زان بوسهٔ همچو آب حیوان
اکنون نه سناییم که نوحم

نی نی که برفت نوح آخر
من نوح نیم که روح روحم

آن روز گریخت از سنایی
آن توبه که گفت من نصوحم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.