۴۱۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۸۱

سکوت معنویان را بیا و کار بساز
لباس مدعیان را بسوز و دور انداز

سکوت معنویان چیست عجز و خاموشی
لباس مدعیان چیست گفتگوی دراز

مرا که فتنه و پروانهٔ بلا کردند
هزار مشعلهٔ شمع با دلم انباز

به گرد خویش همی پرم و همی گویم
گهی بسوزد آخر فذلک پرواز

قمار خانهٔ دل را همیشه در بازست
نکرد هیچ کس این در به روی خلق فراز

به برده شاد مباش وز مانده طیره مشو
برو بباز بیار و همی به یار بباز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.