۹۸۴ بار خوانده شده

دولتی که سحرهٔ فرعون یافتند

می‌ندانم هیچ‌کس در کون یافت
دولتی کان سحرهٔ فرعون یافت

آن چه دولت بود کایشان یافتند
آن زمان کان قوم ایمان یافتند

جان جداکردند ازیشان آن نفس
هرگز این دولت نبیند هیچ کس

یک قدم در دین نهادند آن زمان
پس دگر بیرون نهادند از جهان

کس ازین آمد شدی بهتر ندید
هیچ شاخی زین نکوتر بر ندید

دیگری گفتش که ای صاحب نظر
هست همت را درین معنی خبر

گرچه هستم من به صورت بس ضعیف
در حقیقت همتی دارم شریف

گر ز طاعت نیست بسیاری مرا
هست عالی همتی باری مرا

گفت مغناطیس عشاق الست
همت عالیست کشف و هرچ هست

هر که را شد همت عالی پدید
هر چه جست، آن چیز حالی شد پدید

هرک را یک ذره همت داد دست
کرد او خورشید را زان ذره پست

نطفهٔ ملک جهانها همت است
پر و بال مرغ جانها همت است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت ذالنون که چهل مرقع پوش را که جان داده بودند دید
گوهر بعدی:حکایت پیرزنی که به ده کلاوه ریسمان خریدار یوسف شد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.