۴۰۳ بار خوانده شده
نهفت چهره گلی زیر برگ و بلبل گفت
مپوش روی، بروی تو شادمان شدهایم
مسوز زاتش هجران، هزار دستان را
بکوی عشق تو عمری است داستان شدهایم
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم تو بد نهان شدهایم
ز دستبرد حوادث، وجود ایمن نیست
نشستهایم و بر این گنج، پاسبان شدهایم
تو گریه میکنی و خنده میکند گلزار
ازین گریستن و خنده، بد گمان شدهایم
مجال بستن عهدی بما نداد سپهر
سحر، شکفته و هنگام شب خزان شدهایم
مباش فتنهٔ زیبائی و لطافت ما
چرا که نامزد باد مهرگان شدهایم
نسیم صبحگهی، تا نقاب ما بدرید
برای شکوه ز گیتی، همه دهان شدهایم
بکاست آنکه سبکسار شد، ز قیمت خویش
ازین معامله ترسیده و گران شدهایم
دو روزه بود، هوسرانی نظربازان
همین بس است، که منظور باغبان شدهایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مپوش روی، بروی تو شادمان شدهایم
مسوز زاتش هجران، هزار دستان را
بکوی عشق تو عمری است داستان شدهایم
جواب داد، کازین گوشهگیری و پرهیز
عجب مدار، که از چشم تو بد نهان شدهایم
ز دستبرد حوادث، وجود ایمن نیست
نشستهایم و بر این گنج، پاسبان شدهایم
تو گریه میکنی و خنده میکند گلزار
ازین گریستن و خنده، بد گمان شدهایم
مجال بستن عهدی بما نداد سپهر
سحر، شکفته و هنگام شب خزان شدهایم
مباش فتنهٔ زیبائی و لطافت ما
چرا که نامزد باد مهرگان شدهایم
نسیم صبحگهی، تا نقاب ما بدرید
برای شکوه ز گیتی، همه دهان شدهایم
بکاست آنکه سبکسار شد، ز قیمت خویش
ازین معامله ترسیده و گران شدهایم
دو روزه بود، هوسرانی نظربازان
همین بس است، که منظور باغبان شدهایم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گل پژمرده
گوهر بعدی:گل خودرو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.