۶۳۷ بار خوانده شده

آرزوها (۵)

ای خوش اندر گنج دل زر معانی داشتن
نیست گشتن، لیک عمر جاودانی داشتن

عقل را دیباچهٔ اوراق هستی ساختن
علم را سرمایهٔ بازارگانی داشتن

کشتن اندر باغ جان هر لحظه‌ای رنگین گلی
وندران فرخنده گلشن باغبانی داشتن

دل برای مهربانی پروراندن لاجرم
جان به تن تنها برای جانفشانی داشتن

ناتوانی را به لطفی خاطر آوردن به دست
یاد عجز روزگار ناتوانی داشتن

در مدائن میهمان جغد گشتن یک شبی
پرسشی از دولت نوشیروانی داشتن

صید بی پر بودن و از روزن بام قفس
گفتگو با طائران بوستانی داشتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید
Avatar نقش کاربری
محسن شعبانی

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:آرزوها (۴)
گوهر بعدی:آرزوی پرواز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.