۲۷۶ بار خوانده شده

و له ایضا

علی ظاهری صبر کنسج العناکب
و فی باطنی هم کلدغ العقارب

و مغتمض الا جفان لم یدر ماالذی
یکابد سهران اللیالی الغیاهب

وان غمدوا سیف اللوا حظ فی الکری
الیس لهم فی القلب ضربة لازب

اقر بان الصبر الزم مؤنس
بلی فی مضیق الحب اغدر صاحب

و عیبنی فی حبهم من به عمی
و بی صمم عما یحدث عائبی

و من هوسی بعدالمسافة بیننا
یخایلنی ما بین جفنی و حاجبی

خلیلی ما فی‌العشق مأمن داخل
و مطمع محتال و مخلص هارب

و لیس لمغصوب الفاد شکایة
و ان هلک المغصوب فی ید غاصب

طربت و بعد القول فی فم منشد
سکرت و بعد الخمر فی ید ساکب

ایتلفنی نبل و لم ادر من رمی
ایقتلنی سیف و لم ار ضاربی

تری‌الناس سکری فی مجالس شربهم
و ها انا سکران و لست بشارب

اخلای لاترثوا لموتی صبابة
فموت الفتی فی‌الحب اعلی المناصب

لعمرک ان خوطبت میتا تراضیا
سیبعثنی حیا حدیث مخاطبی

لقد مقت السعدی خلا یلومه
علی حبکم مقت العدو المحارب

و ان عتبوا ذرهم یخوضوا و یلعبوا
فلی بک شغل عن ملامة عاتب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:و له فی‌الغزل
گوهر بعدی:ایضا فی الغزل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.