۳۱۷ بار خوانده شده

حکایت

ز ره باز پس مانده‌ای می‌گریست
که مسکین تر از من در این دشت کیست؟

جهاندیده‌ای گفتش ای هوشیار
اگر مردی این یک سخن گوش دار

برو شکر کن چون به خر برنه‌ای
که آخر بنی آدمی، خر نه‌ای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.