۵۱۱ بار خوانده شده

تقریر عشق مجازی و قوت آن

تو را عشق همچون خودی ز آب و گل
رباید همی صبر و آرام دل

به بیداریش فتنه برخد و خال
به خواب اندرش پای بند خیال

به صدقش چنان سرنهی بر قدم
که بینی جهان با وجودش عدم

چو در چشم شاهد نیاید زرت
زر و خاک یکسان نماید برت

دگر با کست بر نیاید نفس
که با او نماند دگر جای کس

تو گویی به چشم اندرش منزل است
وگر دیده برهم نهی در دل است

نه اندیشه از کس که رسوا شوی
نه قوت که یک دم شکیبا شوی

گرت جان بخواهد به لب بر نهی
وگر تیغ بر سر نهد سر نهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سر آغاز
گوهر بعدی:در محبت روحانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.