۶۷۰ بار خوانده شده

در نواخت رعیت و رحمت بر افتادگان

الا تا بغفلت نخفتی که نوم
حرام است بر چشم سالار قوم

غم زیردستان بخور زینهار
بترس از زبردستی روزگار

نصیحت که خالی بود از غرض
چو داروی تلخ است، دفع مرض
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت حجاج یوسف
گوهر بعدی:حکایت در این معنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.