جیحون یزدی : قصاید
شمارهٔ ۴۷ - وله
هرآنکه هست چو او سرو نار پستانش
عرفی شیرازی : رباعیها
رباعی شمارهٔ ۶۹
دل در هوس وصل تسلی طلب است
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۶
سخن بگوی چو من در سخن نمی‌باشم
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۶۴
دل چو رو گرداند، برگرداندن او مشکل است
اوحدی مراغه‌ای : جام جم
در راستی
راستی کن، که راستان رستند
اوحدی مراغه‌ای : منطق‌العشاق
رسیدن نامهٔ عاشق به معشوق
چو گوش ماهرخ پر شد ز زاری
سعدی : غزلیات
غزل ۱۷۸
کیست آن فتنه که با تیر و کمان می‌گذرد
خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۳۲ - در مدح صفوة الدین بانوی شروان شاه
صبح تا آستین برافشانده است
اسدی توسی : گرشاسپ‌نامه
در خاتمت کتاب
شد این داستان بزرگ اسپری
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۳
تب داشته‌ام دو هفته ای ماه دو هفت
اوحدی مراغه‌ای : جام جم
حکایت
من شنیدم که صاحب دیذی
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۸۴
بشم واشم که تا یاری گره دل
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۰
از عشق لب تو بیش تیمارم نیست
نصرالله منشی : مفتتح کتاب بر ترتیب ابن المقفع
بخش ۸ - سخنان هندو با برزویه
و عقل بهشت خصلت بتوان شناخت: اول رفق و حلم، و دوم: خویشتن شناسی، سوم طاعت پادشاهان و طلب رضا و تحری فراغ ایشان، و چهارم شناختن موضع راز و وقوف برمحرمیت دوستان، و پنجم مبالغت در کتمان اسرار خویش و ازان دیگران، و ششم بر درگاه ملوک چاپلوسی و چرب زبانی کردن و اصحاب را بسخن نیکو بدست آوردن، و هفتم برزبان خویش قادر بودن و سخن بقدر حاجت گفتن، و هشتم در محافل خاموشی را شعار ساختن و از اعلام چیزی که نپرسند و از اظهار آنچه بندامت کشد احتراز لازم شمردن. و هرکه بدین خصال متحلی گشت شاید که بر حاجت خویش پیروز گردد، و در اتمام آنچه بدوستان برگیرد اهتزاز نمایند.
عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۵۳۷
ز چشم من مجوش ای گریه هنگام وصال او
سلمان ساوجی : جمشید و خورشید
بخش ۷۷ - فرد
ما رقمی می کشیم تا به چه خواهد کشید
فردوسی : سهراب
بخش ۱۴
چو بشنید این گفتهای درشت
سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳ - در مدح بهرامشاه
ای خنده زنان بوس تو بر تنگ شکر بر
خاقانی : قصاید
شمارهٔ ۴۷ - مطلع دوم
دل به سودای تو سر اندازد
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷
بینی کله شاه که مه قوقهٔ اوست