محمد بن منور : فصل اول - حکایات کرامات شیخ
حکایت شمارهٔ ۴۳
در آن وقت کی شیخ بوسعید به نشابور بود مؤذن مسجد مطرز یک شب بر مناره قرآن میخواند و در آن همسایگی ترکی بیمار بود، ترک را آواز مؤذن خوش آمد، بسیاری بگریست. چون آفتاب روی بنمود کس بفرستاد ومؤذن را بخواند و گفت دوش برین مناره قرآن تومیخواندی؟ گفت بلی. گفت دیگرباره برخوان. مؤذن پنج آیتی برخواند. یک درست زر بوی همراه کرد. مؤذن بستد و از پیش ترک بیرون آمد و به مجلس شیخ آمد. شیخ سخن میگفت، در میان مجلس دو سگبان از در خانقاه درآمدند و از شیخ چیزی خواستند. شیخ روی بمؤذن کرد و گفت آن درست زر که از ترک گرفتۀ بدین هر دو شخص رسان. مؤذن در تفکر افتاد که ترک زر تنها بمن داد و آنجا هیچ کس حاضر نبود شیخ را که گفت؟ شیخ گفت بسیار میندیش کی آب گرمابه پارگین را شاید. کسایی مروزی : ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت
شمارهٔ ۱۵
هزار آوا همی بر گل سراید سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۲
ماه مجلس خوانمت یا سرو بستان ای پسر سهراب سپهری : شرق اندوه
و چه تنها
ای درخور اوج ! آواز تو در کوه سحر، و گیاهی به نماز. امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵۹
ای رخت شمع حسن برکرده سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۶
ای جهانی پر از حکایت تو قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشهای
سورة الجن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۳۲
منفعل خلق را ناز صنم داشتن خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۸
عافیت کس نشان دهد؟ ندهد سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۱
زینهار ای یار گلرخ زینهار اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۰
زود شود باز بستهٔ تو امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۹۵
اگر بخواهمش آن روی دلستان دیدن صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۳۹
طالعی کو، که گشایم در گلزار ترا؟ سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح شیخ اویس
ای منزل ماه علمت، اوج ثریا سلطان باهو : غزلیات
غزل ۴۵
لن ترانی گر رسد گردن متاب شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۵۷
برو ای عقل بس محال مگو سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۵
با او دلم به مهر و مودت یگانه بود کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷
ای روشنی از روی تو چشم نگران را امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹
زلف سیه تو مشک چین است امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۷
چه خوش صبحی دمید امشب مرا از روی یار خود
حکایت شمارهٔ ۴۳
در آن وقت کی شیخ بوسعید به نشابور بود مؤذن مسجد مطرز یک شب بر مناره قرآن میخواند و در آن همسایگی ترکی بیمار بود، ترک را آواز مؤذن خوش آمد، بسیاری بگریست. چون آفتاب روی بنمود کس بفرستاد ومؤذن را بخواند و گفت دوش برین مناره قرآن تومیخواندی؟ گفت بلی. گفت دیگرباره برخوان. مؤذن پنج آیتی برخواند. یک درست زر بوی همراه کرد. مؤذن بستد و از پیش ترک بیرون آمد و به مجلس شیخ آمد. شیخ سخن میگفت، در میان مجلس دو سگبان از در خانقاه درآمدند و از شیخ چیزی خواستند. شیخ روی بمؤذن کرد و گفت آن درست زر که از ترک گرفتۀ بدین هر دو شخص رسان. مؤذن در تفکر افتاد که ترک زر تنها بمن داد و آنجا هیچ کس حاضر نبود شیخ را که گفت؟ شیخ گفت بسیار میندیش کی آب گرمابه پارگین را شاید. کسایی مروزی : ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت
شمارهٔ ۱۵
هزار آوا همی بر گل سراید سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۲
ماه مجلس خوانمت یا سرو بستان ای پسر سهراب سپهری : شرق اندوه
و چه تنها
ای درخور اوج ! آواز تو در کوه سحر، و گیاهی به نماز. امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۵۹
ای رخت شمع حسن برکرده سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۶
ای جهانی پر از حکایت تو قرآن کریم : با ترجمه مهدی الهی قمشهای
سورة الجن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۳۲
منفعل خلق را ناز صنم داشتن خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۸
عافیت کس نشان دهد؟ ندهد سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۱
زینهار ای یار گلرخ زینهار اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۰
زود شود باز بستهٔ تو امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۹۵
اگر بخواهمش آن روی دلستان دیدن صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۳۹
طالعی کو، که گشایم در گلزار ترا؟ سلمان ساوجی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح شیخ اویس
ای منزل ماه علمت، اوج ثریا سلطان باهو : غزلیات
غزل ۴۵
لن ترانی گر رسد گردن متاب شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۵۷
برو ای عقل بس محال مگو سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۵
با او دلم به مهر و مودت یگانه بود کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۷
ای روشنی از روی تو چشم نگران را امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹
زلف سیه تو مشک چین است امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۷
چه خوش صبحی دمید امشب مرا از روی یار خود