سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۳۱ - تیرگر
تیرگر امرد مرا یاد وصالش پیر کرد
سعدی : قطعات
شمارهٔ ۱۷۸
پسران فلان سه بدبختند
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۶
بوستان طلعتش را نوبهاری دیگرست
باقر فداغی لارستانی : دوبیتی‌ها
شمارۀ ۶۵
موکه مردم کفن در معبرم کن
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۶۱۰
عاشق شوی آنزمان که تن خاک کنی
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۶۲۶
با آنکه چو شمع بر سر آمد جانم
شاطرعباس صبوحی : غزلیات
زلف و شانه
بر جان، شرار عشفت، خوش می‌کشد زبانه
فروغ فرخزاد : اسیر
راز ِ من
هیچ جز حسرت نباشد کار من
عمان سامانی : گنجینة الاسرار
بخش ۳
در بیان اینکه آدمی بواسطه شرافت و گوهر فطرت و خاتمه در تعداد بحسب جسم، امانت عشق را قابل آمد و جمال کبریائی را آئینۀ مقابل ولقد کرمنا بنی آدم.... و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا.
نهج البلاغه : حکمت ها
تفاوت عاقل و احمق
<mark class="format"> وَ قَالَ عليه‌السلام </mark> لِسَانُ اَلْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ اَلْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۱۶
منتظران بهار بوی شکفتن رسید
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۸۷۸
هله تا ظن نبری، کز کف من بگریزی
فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۹
گنج ابدی پیروی حق و عبادت
طبیب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۹۸
سر منزل سلمی که منم دل نگرانش
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۱
صد جان به فدای دلبران خواهم کرد
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۸۶
آمد بهار ای دوستان، منزل به سروستان کنیم
مولانا خالد نقشبندی : غزلیات
غزل شماره ۴۲
ای مه و خورشید از رخشنده رخسارت خجل
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸
بی محنت شب‌گیر و غم ایوارت
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۳۰
آید هر دم رسول از طرف شهر یار
امیر معزی : قصاید
شمارهٔ ۲۸۸
اهل ملت چون به شب دیدند بر گردون هلال