امام خمینی : غزلیات
عاشق دلباخته
سر خم باد سلامت که به من راه نمود
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۳
وقتی که توکلت فراموش کنی
سهراب سپهری : مرگ رنگ
دلسرد
قصه ام دیگر زنگار گرفت:
کمال‌الدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
تا دم باد صبا بگشا دست
همام تبریزی : مفردات
شمارهٔ ۴۳
از دیده گرچه دوری از دور در حضوری
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۲
ای آنکه طلبکار جهان جانی
انوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۷
ای همه دلبری و زیبایی
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۶
صد دهل می‌زنند در دل ما
نظامی گنجوی : خسرو و شیرین
بخش ۶۴ - صفت داد و دهش خسرو
جهان خسرو که تا گردون کمر بست
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۱
گر زان که به ذوق علم ما را دانی
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۶۸
بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف برطرف
سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۱۲۶ - در بیان آنکه اولیا و ملک باطنشان و جمال روح بیچونشان از چشم حس پنهان است. همچون صورت جرمی و تنی ندارد پنهان مانده است. و صورت عالم ذره‌ای است از ملک باطن ایشان. جهت آنکه این جهان ظاهر و محسوس است بس هول و بزرگ و زیبا و خوب مینماید اگر از معنی و باطن ایشان ذره‌ای محسوس گشتی و بصورت درآمدی عالم خرد و حقیر نمودی چنانکه گفته‌اند اگر عقل محسوس شدی و مصور گشتی آفتاب روشن از شب تاریکتر نمودی واگر حماقت محسوس گشتی شب تارکی از روز روشنتر نمودی. و در تقریر آنکه آدمی مرکب است از صورت و معنی و شیطانی و رحمانی دمبدم از اندرونش حوران بهشت و دیوان دوزخ سر می‌کنند و روی مینمایند تا بر او کدام رک و صفت غالب است و بکدامین صورت مناسبتش بیشتر است. رغبت بدان کند تا قبله و معشوقش آن شود. لاجرم آخر کار ع
گر بدی نور اولیا پیدا
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۶۲۲
ای خواجه تو چه مرغی؟ نامت چه؟ چرا شایی؟
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۲
آمد آن یاری که در دل جای اوست
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۰
زنهار دلا مکوش جز بر نیکی
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۷۴
آمد آمد ترش ترش یعنی بس
شاه نعمت‌الله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۰۹
گفتم به لبانت که سراسر نمکی
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵
رند مستی جو دمی با او برآ
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۷
ساقی رخ من رنگ نمی‌گرداند
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۱۲
با ذوق لب تو باده گر می کوشد