نسیمی : مثنویات
شمارهٔ ۴
تو روی ماه و خور فضل خدا بین خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۹
در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز عطار نیشابوری : باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع
شمارهٔ ۱
شمع آمد و گفت: هر دم آتش بیش است فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۱۵۲ - در صفت خزان و مدح امیر ابوالمظفرنصر بن سبکتگین برادر سلطان محمود گوید
چو زر شدند رزان، از چه؟ از نهیب خزان خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۶۶ - در شکر انعام رئیس شمس الدین
دی فرد و خفته بخت سوی ارمن آمدم قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۰
فکنده زخم دلم را به حالت بهبود مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۸۶
مستم ز دو لعل شکرت ای مهرو مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۷۵
آتش افکند در جهان جمشید مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین
خلق را میراند از وی آن جوان عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۶
جان پیش رخت نثار خواهم آورد عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۵
خونی که ز تو درجگرم میگردد اهلی شیرازی : معمیات
بخش ۱۸ - تاج
چشمم که بود از اشک در جی از لیالی خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳
تا به کی نقد دلم صرف غم هجران شود رشیدالدین میبدی : ۳۸- سورة ص- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ بخشیدیم داود را سلیمان، نِعْمَ الْعَبْدُ نیک بندهایست سلیمان، إِنَّهُ أَوَّابٌ (۳۰) مرا ستایندهاى بود نیکو و بمن گراینده. عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۳
ای در سر ذرّه ذرّه سودا از تو بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۹۳
دلدار رفت و دیده به حیرت دچار ماند عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۲
با عشق تو جان خویش در خواهم باخت قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۹
چراغ مرد معنی آشناییست عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۱
بس آب که بگذشته ز سر از تو مراست عطار نیشابوری : باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد
شمارهٔ ۱۵
گل گفت: اگرچه ابر صدگاهم شُست
شمارهٔ ۴
تو روی ماه و خور فضل خدا بین خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۹
در جهان قصه حسن تو نشد فاش هنوز عطار نیشابوری : باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع
شمارهٔ ۱
شمع آمد و گفت: هر دم آتش بیش است فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۱۵۲ - در صفت خزان و مدح امیر ابوالمظفرنصر بن سبکتگین برادر سلطان محمود گوید
چو زر شدند رزان، از چه؟ از نهیب خزان خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۶۶ - در شکر انعام رئیس شمس الدین
دی فرد و خفته بخت سوی ارمن آمدم قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۰
فکنده زخم دلم را به حالت بهبود مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۸۶
مستم ز دو لعل شکرت ای مهرو مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۷۵
آتش افکند در جهان جمشید مولوی : دفتر چهارم
بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین
خلق را میراند از وی آن جوان عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۶
جان پیش رخت نثار خواهم آورد عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۵
خونی که ز تو درجگرم میگردد اهلی شیرازی : معمیات
بخش ۱۸ - تاج
چشمم که بود از اشک در جی از لیالی خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳
تا به کی نقد دلم صرف غم هجران شود رشیدالدین میبدی : ۳۸- سورة ص- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ بخشیدیم داود را سلیمان، نِعْمَ الْعَبْدُ نیک بندهایست سلیمان، إِنَّهُ أَوَّابٌ (۳۰) مرا ستایندهاى بود نیکو و بمن گراینده. عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۳
ای در سر ذرّه ذرّه سودا از تو بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۹۳
دلدار رفت و دیده به حیرت دچار ماند عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۲
با عشق تو جان خویش در خواهم باخت قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۹
چراغ مرد معنی آشناییست عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۱
بس آب که بگذشته ز سر از تو مراست عطار نیشابوری : باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد
شمارهٔ ۱۵
گل گفت: اگرچه ابر صدگاهم شُست