صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۴
دعوی گردن فرازی با اسیری چو کنم؟ مولوی : دفتر دوم
بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
صوفییی در خانقاه از ره رسید بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۴
هوس جنونزدهٔ نفس به کدام جلوه کمین کند محتشم کاشانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در مدح شاه سلطان محمدبن شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه
یارب از عزالهی قرنها دارد نگاه قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲۱
از یک جنسند گرچه نیک و بد ناس مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۱۰
مرغ دل من چو ترک این دانه گرفت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۳
طبع دانا الم دهر مکدر نکند حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۰
که باشد آنکه ترا بیند و ندارد دوست محمد بن منور : فصل سیم - در کرامات وی در حیات و وفات
حکایت شمارهٔ ۳
از پیرزین الطایفه عمر شوکانی شنودم که او گفت که یک روز خواجه ابوالفتح که پسر شیخ بود از دختر شوکان با پدر در خانقاه نشسته بودند و خواجه امام ابوالفتح حکایت وفات شیخ میکرد که پیش از وفات خویش بسه روز روی بما کرد و گفت روز پنجشنبه ما را وفات خواهد بود و روز آدینه زحمتی عظیم باشد چنانک شما فرا جنازۀ مانتوانید آمد. پس بفرمود تا چادری آوردند و چهار گوشۀ آن چادر بگرفتند و در هوا بازکشیدند و ما را گفت بزیر این چادر بیرون شوید و انگارید کی این جنازۀ ماست. فرزندان شیخ چنان کردند کی شیخ فرمود بود، بعد از آن بسه روز همان کی شیخ اشارت نموده بود ببود، چون جنازه بیرون آوردند چندان زحمت بود کی ما فرزندان شیخ فرا نزدیک جنازه نتوانستیم رفت این حکایت میگفت و هردو میگریستند. بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۲
اشک گهر طینت ما راه تپش سر نکند مجیرالدین بیلقانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲
حسن او بار دگر می بینی فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۵۴
چارهها رفت ز دست دل بیچاره من بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۱
هرجا خرام ناز تو تمکین عیان کند امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۰
یاد باد آن کز لبش هر لحظه جامی داشتم رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا بَنِی إِسْرائِیلَ اى فرزندان یعقوب اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ یاد کنید نواخت من که شما را نواختم و آن نیکویى که با شما کردم، وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی و باز آئید پیمان مرا أُوفِ بِعَهْدِکُمْ تا باز آئیم شما را به پیمان شما، وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ و از من بترسید. رشیدالدین میبدی : ۲۶- سورة الشعرا- مکیة
۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۰
جان شیرینم تویی دانی که شیرینست جان بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۰
لمعهٔ مهرش دمی کاینه تابان کند مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۳۴ - مدح صاحب دیوان مولتان
خواجه عمید صاحب دیوان مولتان مهدی اخوان ثالث : از این اوستا
آنگاه پس از تندر
اما نمیدانی چه شبهایی سحر کردم
تکبیت شمارهٔ ۱۱۷۴
دعوی گردن فرازی با اسیری چو کنم؟ مولوی : دفتر دوم
بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع
صوفییی در خانقاه از ره رسید بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۴
هوس جنونزدهٔ نفس به کدام جلوه کمین کند محتشم کاشانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در مدح شاه سلطان محمدبن شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه
یارب از عزالهی قرنها دارد نگاه قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲۱
از یک جنسند گرچه نیک و بد ناس مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۱۰
مرغ دل من چو ترک این دانه گرفت بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۳
طبع دانا الم دهر مکدر نکند حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۰
که باشد آنکه ترا بیند و ندارد دوست محمد بن منور : فصل سیم - در کرامات وی در حیات و وفات
حکایت شمارهٔ ۳
از پیرزین الطایفه عمر شوکانی شنودم که او گفت که یک روز خواجه ابوالفتح که پسر شیخ بود از دختر شوکان با پدر در خانقاه نشسته بودند و خواجه امام ابوالفتح حکایت وفات شیخ میکرد که پیش از وفات خویش بسه روز روی بما کرد و گفت روز پنجشنبه ما را وفات خواهد بود و روز آدینه زحمتی عظیم باشد چنانک شما فرا جنازۀ مانتوانید آمد. پس بفرمود تا چادری آوردند و چهار گوشۀ آن چادر بگرفتند و در هوا بازکشیدند و ما را گفت بزیر این چادر بیرون شوید و انگارید کی این جنازۀ ماست. فرزندان شیخ چنان کردند کی شیخ فرمود بود، بعد از آن بسه روز همان کی شیخ اشارت نموده بود ببود، چون جنازه بیرون آوردند چندان زحمت بود کی ما فرزندان شیخ فرا نزدیک جنازه نتوانستیم رفت این حکایت میگفت و هردو میگریستند. بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۲
اشک گهر طینت ما راه تپش سر نکند مجیرالدین بیلقانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲
حسن او بار دگر می بینی فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۵۴
چارهها رفت ز دست دل بیچاره من بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۱
هرجا خرام ناز تو تمکین عیان کند امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۰
یاد باد آن کز لبش هر لحظه جامی داشتم رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۶ - النوبة الاولى
قوله تعالى: یا بَنِی إِسْرائِیلَ اى فرزندان یعقوب اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ یاد کنید نواخت من که شما را نواختم و آن نیکویى که با شما کردم، وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی و باز آئید پیمان مرا أُوفِ بِعَهْدِکُمْ تا باز آئیم شما را به پیمان شما، وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ و از من بترسید. رشیدالدین میبدی : ۲۶- سورة الشعرا- مکیة
۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۰
جان شیرینم تویی دانی که شیرینست جان بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲۰
لمعهٔ مهرش دمی کاینه تابان کند مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۳۴ - مدح صاحب دیوان مولتان
خواجه عمید صاحب دیوان مولتان مهدی اخوان ثالث : از این اوستا
آنگاه پس از تندر
اما نمیدانی چه شبهایی سحر کردم