۳۶۵ بار خوانده شده

غزل ۵۱۴

ای خسته دلم در خم چوگان تو گویی
بی فایده‌ام پیش تو چون بیهده گویی

ای تیر غم عشق تو هر جا که رسیده
افتاده به زخمش چو کمان پشت دوتویی

هم طرفه ندارم اگرم بازنوازی
زیرا که عجب نیست نکویی ز نکویی

سعدی غمش از دست مده گر ندهد دست
کی دست دهد در همه آفاق چنویی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۵۱۳
گوهر بعدی:غزل ۵۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.