۴۸۰ بار خوانده شده
در پای تو افتادن شایسته دمی باشد
ترک سر خود گفتن زیبا قدمی باشد
بسیار زبونیها بر خویش روا دارد
درویش که بازارش با محتشمی باشد
زین سان که وجود توست ای صورت روحانی
شاید که وجود ما پیشت عدمی باشد
گر جمله صنمها را صورت به تو مانستی
شاید که مسلمان را قبله صنمی باشد
با آن که اسیران را کشتی و خطا کردی
بر کشته گذر کردن نوع کرمی باشد
رقص از سر ما بیرون امروز نخواهد شد
کاین مطرب ما یک دم خاموش نمیباشد
هر کو به همه عمرش سودای گلی بودست
داند که چرا بلبل دیوانه همیباشد
کس بر الم ریشت واقف نشود سعدی
الا به کسی گویی کاو را المی باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ترک سر خود گفتن زیبا قدمی باشد
بسیار زبونیها بر خویش روا دارد
درویش که بازارش با محتشمی باشد
زین سان که وجود توست ای صورت روحانی
شاید که وجود ما پیشت عدمی باشد
گر جمله صنمها را صورت به تو مانستی
شاید که مسلمان را قبله صنمی باشد
با آن که اسیران را کشتی و خطا کردی
بر کشته گذر کردن نوع کرمی باشد
رقص از سر ما بیرون امروز نخواهد شد
کاین مطرب ما یک دم خاموش نمیباشد
هر کو به همه عمرش سودای گلی بودست
داند که چرا بلبل دیوانه همیباشد
کس بر الم ریشت واقف نشود سعدی
الا به کسی گویی کاو را المی باشد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۰۵
گوهر بعدی:غزل ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.