۳۴۷ بار خوانده شده

بخش ۲۱ - گفتار والیس

چنین راند والیس دانا سخن
که نوباد شه در جهان کهن

به تعلیم دانش تنومند باد
به دانش پژوهی برومند باد

چو فرمود سالار گردنکشان
که هر کس دهد زانچه دارد نشان

چنین گشت بر من به دانش درست
که جز آب جوهر نبود از نخست

ز جنبش نمودن به جائی رسید
کزو آتشی در تخلخل دمید

چو آتش برون راند برق از بخار
هوائی فرو ماند از او آبدار

تکاشف گرفت آب از آهستگی
زمین سازور گشت از آن بستگی

چو هر جوهر خاص جایی گرفت
جهان از طبیعت نوائی گرفت

ز لطفی که سر جوش آنجمله بود
گره بست گردون و جنبش نمود

نیوشاگر این را نخواهد شنید
کز آبی چنین پیکر آمد پدید

نمودار نطفه بر راستان
دلیلی است قطعی بر این داستان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۰ - گفتار ارسطو
گوهر بعدی:بخش ۲۲ - گفتار بلیناس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.