۳۴۵ بار خوانده شده

بخش ۹۷ - گذشتن از جهان

دگر ره گفت کای دریای دربار
چو در صافی و چون دریا عجب کار

عجب دارم زیارانی که خفتند
که خواب دیده را با کس نگفتند

همه گفتند چون ما در زمین آی
نگوید کس چنین رفتم چنین آی

جوابش داد دانای نهانی
که نقد این جهانست آن جهانی

نگنجد آن ترنم اندرین ساز
مخالف باشد ار برداری آواز

نفس در آتش آری دم بگیرد
و گر آتش در آب آری بمیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۶ - مبداء و معاد
گوهر بعدی:بخش ۹۸ - در بقای جان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.