۲۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۷

آمد نگار بر در دل دیده باز کن
بنشین به عیش و در ز رقیبان فراز کن

با یار نازنین چو بیابی مقام امن
چندانکه ناز بیش کند تو نیاز کن

مطرب بیا که یار ندیم است و گل ببار
آهنگ عاشقانه در این پرده ساز کن

از سیر آن دهن که نیاید سخن چه سود
ای دل که گفت با تو که افشای راز کن

جانا چو عفو می کنی از جرم ما بگیر
ور می کشی به جانب ما دیده باز کن

ای شاهدی مراد دل از هیچ کس مجوی
روی نیاز را به در بی نیاز کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.