۳۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳

تا دل نظری به حال خود کرد
جز درد و غم نگار خود کرد

گر خاک سری فدای تو شد
بگذر ز گناهش ار چه بد کرد

گر لعل تو را گزید جانم
بد کرد ولی به جان خود کرد

آن هم ز جنون عاشقی بود
کین دل شده دعوی خرد کرد

افسانه شیخ شاهدی را
در عشق فزودنش مدد کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.