۲۷۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶

به عاشقان خود بنما جمال عالم آرا را
که دل پر خون شد از شوق تو مشتاقان شیدا را

توهم ای عقل نامحرم برون شو از سرای دل
که از بهر خیال دوست خالی می کنم جا را

بیا جانا اگر خواهی تماشای لب آبی
نشین بر گوشۀ چشم و ببین این موج دریا را

فضای دلگشا دادند از فیض رخت لیکن
نشین بر دیده گه گاه و ببین سرچشمه ما را

سگ کویش به تنگ آمد ز آه و ناله‌ات هرشب
برو ای شاهدی یک شب ببر زین کوچه غوغا را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.