۲۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۷

با سینه غمت را سروکار بست و گرنه
صد بار ز آه سحرش سوخته بودم

یک لحظه فراق توام از دیده فرو ریخت
اشگی که بصد خون دل اندوخته بودم

تا جای خیالت نشود تیره شب هجر
صد مشعله از آه دل افروخته بودم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.